زبان، گفتار و نوشتار باستان شناسان ناگزیر و ناگریز بر بنیاد اسناد و مدارک استوار است دسترسی به اندیشه ها و صنایع،هنرهای ظریفه وگنجینه های ماحصل دست و افکار گذشتگان بدون اسناد تاریخی و مدارک مکتشفه میسر نیست این اسناد و مدارک تحقیق از نظر یک باستان شناس می تواند محفوظات ذهنی دیگران هم باشد بسیاری از خاطرات مسموعات و مشاهدات سیاحان و مورخان و جهانگردان در قرون پانزدهم و شانزدهم زمینه آشنایی غربی ها با خاورمیانه و ایران باستان را فراهم نمود.اگر این خاطران نگارش شده از بین می رفت قطعا شناخت دنیای امروز از گذشته تاریخی سرزمین ایران باستان متفاوت می بود. حال اگر این مدارک به صورت منابع کتبی با روش تاریخنگاری و یا بصورت سفرنامه و یا تراجم احوالات مردم و بزرگان این سرزمین باشد قطعا ضرورت توجه به آنها دوچندان بنظر می آید.منابع باستان شناسی همان شرح حال بناها الواح و سکه ها.سنگنگاره ها.کتیبه ها.و تصاویر بجای مانده است این اسناد هرکدام به شیوه ی خاص اشتباهات و پرده پوشی ها مجعولات و مجهولات تاریخ تاریک گذشته را کنار زده و افق روشنی دربرابر دیدگان متحیر ما قرار می دهند داده های باستان شناسی سرچشمه های تاریخ بشر هستند فقدان و منهدم کردن هریک نقطه ی کور سرچشمه های ادوار کهن بحساب خواهد رفت. اسناد و مجموعه های حاوی اطلاعات تاریخی –باستان شناختی که قدم به قدم و قلم به قلم از صحنه روزگار و صفحات تاریخ محو می گردند لطمات دهشتباری بهمراه خواهد داشت.نسل بی تاریخ مانند آدمی بی هویت و بی شناسنامه می ماند.
نسل های آدمی پی در پی از پی هم می آیند آنها نیز به ارزشهای یک بنا و یا شئی تاریخی به منظور بهره گیری و استفاده آگاه خواهند بود به باورها و اندیشه های نیاکانشان احترام خواهند گذارد هنرشان را پاس می دارند ویرانسازی مدارک باستان شناسی از سوی گذشتگان آنها قابل بخشش نخواهد بود از نظر آنها ما سوداگران غارتگر با تاراج سوداگرانه آثار باستانی خواهیم بود..وضعیت ملتهبانه و نابسامانی های آزاردهنده باستان شناسی کشور چرخ و چرخه میراث فرهنگی را از کار انداخته است در قلمرو آن غیرباستان شناسان لانه کرده اند و در این میان تمام مدارک و اسناد باستان شناسی که حاصل فعالیت ها و تلاش انسانی(انسانهای ادوار مختلف) است قدم به قدم و قلم به قلم از بین رفتند.(از یادداشت های کوتاه تورج رهبر گنجه)